با نزدیک شدن به سال 2024، صنعت معادن فلزی در پرتگاهی از تغییرات و چالشهای بیسابقه قرار میگیرد. چنین چالشهایی از بیثباتی اقتصادی، مقررات زیستمحیطی، و کمبود نیروی کار گرفته تا پیشرفتهای فنآوری مخرب و افزایش رقابت در بازار را شامل میشود. این عوامل پویا خطرات تجاری باورنکردنی را ایجاد می کنند که برای موفقیت در سال های آینده نیاز به مدیریت استراتژیک دارد.
در حالی که پیشبینی قیمتهای آتی فلزات به دلیل عدم شفافیت و چشمانداز بیثباتی اقتصاد کلان میتواند دشوار باشد، اما ما میدانیم معدنچیان فلزی در سال ۲۰۲۳ و احتمالاً ۲۰۲۴ با چه خطراتی مواجه خواهند شد.
وضعیت ژئوپلیتیک و تضاد جهانی
وضعیت ژئوپلیتیک و درگیری های جهانی نقشی حیاتی در شکل دادن به آینده هر صنعت از جمله معادن فلزات دارند. در حال حاضر، بسیاری از درگیری های جهانی همچنان بر روابط بین المللی و در دسترس بودن مواد خام و همچنین قیمت فلزات و حمل و نقل تأثیر می گذارد. درگیریهای طولانیمدت یا مناطق بیثبات میتوانند عرضه را مختل کنند و منجر به قیمتهای بالاتر یا حتی کمبود شوند. بی ثباتی سیاسی در یک منطقه خاص نیز ممکن است بر ثبات نیروی کار تأثیر بگذارد. از این رو، درک و برنامه ریزی برای چشم انداز ژئوپلیتیک برای رشد کسب و کار بسیار مهم است.
هزینه ها و بهره وری
متعادل کردن هزینه ها و بهره وری یک اقدام سخت در صنعت معادن فلزات است. در واقع، عملیات معدنی شامل هزینه های سنگین، از نیروی کار گرفته تا مصرف انرژی است. اینها باید با استخراج و فرآوری کارآمد مواد معدنی جبران شوند. با این حال، فرصتی برای صرفه جویی در هزینه در بازیافت آهن وجود دارد. در تمایز بین بازیافت آهن سنگین و سبک، اولی ممکن است منجر به خروجی بالاتر و در عین حال هزینه های بالقوه بالاتر به دلیل تجهیزات و مواد سنگین تر باشد. از سوی دیگر، بازیافت آهن سبک ممکن است به هزینه کمتری نیاز داشته باشد و در عین حال بهره وری را بهبود بخشد.
مسائل زنجیره تامین در حال انجام
مانند سایر صنایع، یک زنجیره تامین با عملکرد روان در معدن بسیار مهم است. با این حال، اغلب مملو از چالش هایی مانند تقاضای نوسان دار، کمبود مواد یا موانع در شبکه های حمل و نقل است. در نتیجه، اختلالات به راحتی می توانند هزینه ها را چند برابر کنند و تحویل را به تاخیر بیندازند.
علاوه بر این، در دسترس بودن محدود مواد خام یا خرابی های پیش بینی نشده در مسیرهای تحویل ممکن است کابوس های لجستیکی و از دست دادن درآمد ایجاد کند. بنابراین، ضروری است که کسبوکارها استراتژیهای زنجیره تامین قوی ایجاد کنند که بتواند مشکل تغییرات و عدم قطعیتهای بازار را حل کند.
مجوز فعالیت (LTO)
دریافت مجوز فعالیت (LTO) یکی از مهمترین چالش هایی است که شرکت های ماینینگ با آن مواجه هستند. در برخی حوزههای قضایی، مخالفتهای محلی، موانع بوروکراتیک و ارزیابیهای دقیق اثرات زیستمحیطی این فرآیند را پیچیده و زمانبر میسازد.
بنابراین، کسب یک LTO به چیزی بیش از انطباق قانونی نیاز دارد. این نیاز به روابط قوی با جوامع محلی، ارتباطات شفاف و اثبات شیوه های پایدار دارد.
تغییر تخصیص سرمایه
برنامه ریزی مالی دقیق از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا وجوه مستلزم توزیع دقیق بین اکتشاف، توسعه، تولید و سایر زمینه ها مانند ارتقاء فناوری یا آموزش نیروی کار است. البته، این نه تنها در طول زمان متفاوت است، بلکه به پویایی بازار نیز بستگی دارد.
ایجاد تعادل می تواند مشکل ساز شود. تخصیص نادرست ممکن است منجر به هدر رفتن منابع و از دست رفتن فرصت ها شود. بنابراین، برای کسبوکارها کلیدی است که هزینههای سرمایهای را در راستای تغییر سناریوها و اولویتها بهینه کنند و در عین حال سودآوری فعلی و آینده را زیر نظر داشته باشند.
کمبود استعدادها
کمبود استعداد یک چالش بزرگ برای صنعت معدن است. در واقع، پیشرفتهای تکنولوژیکی و تغییر بازارها نیاز به نیروی کار مجهز به مجموعه مهارتهای جدید، از اتوماسیون و فنآوریهای دیجیتال گرفته تا مدیریت محیطی دارد. با این حال، با توجه به تقاضای بالا در صنایع و تعداد کمتر متخصصان آموزش دیده در دسترس، پر کردن این نقش های تخصصی می تواند دشوار باشد.
کمبود کارکنان منجر به رشد کندتر، تعطیلی، جابجایی بیشتر کارکنان و افزایش اتکا به اتوماسیون می شود. این بدان معناست که خریداران فلزی با کاهش خدمات مشتری و کاهش دسترسی به کالاهای مورد نیاز خود مواجه خواهند شد. این در نهایت خرید فلز را سخت تر می کند.
علاوه بر این، حفظ پرسنل با تجربه در میان رقابت شدید نیز می تواند سخت باشد. به این ترتیب، کسب و کارها باید برنامه ریزی استراتژیک نیروی کار، سرمایه گذاری در برنامه های آموزشی و ایجاد محیط های کاری جذاب را برای پر کردن این شکاف استعدادها در اولویت قرار دهند.
مدل های جدید کسب و کار
ظهور فناوریهای دیجیتال و پویایی در حال تغییر در اقتصاد جهانی همچنان شرکتها را به ارزیابی مجدد مدلهای تجاری موجود خود سوق میدهد. به عنوان مثال، روندهایی مانند دیجیتالی شدن، اتوماسیون و “صنعت 4.0” انقلابی در عملیات استخراج سنتی ایجاد می کنند.
در حالی که آنها نیاز به تغییر به سمت مدلهای ظریفتر از نظر فناوری دارند، چنین تغییراتی میتوانند کارایی عملیاتی را افزایش داده و به انطباق با ESG و کاهش خطر کمک کنند. ناتوانی در انطباق با این مدل های کسب و کار نوظهور می تواند شرکت ها را منسوخ یا غیررقابتی کند. بنابراین، پذیرش تغییر و نوآوری برای موفقیت پایدار ضروری است.
نوآوری دیجیتال
نوآوری دیجیتال در حال دگرگونی استخراج است. پیشرفتهایی مانند اتوماسیون، تجزیه و تحلیل پیشبینیکننده، هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی باعث افزایش کارایی و در عین حال کاهش هزینهها میشوند.
به عنوان مثال، با اتخاذ این فناوری ها، شرکت ها می توانند خطرات ایمنی را به حداقل برسانند، زمان پاسخگویی به حوادث را افزایش دهند یا حتی نیازهای تعمیر و نگهداری تجهیزات را پیش بینی کنند. و در حالی که نوآوری دیجیتال می تواند منجر به کاهش قیمت فلزات برای مصرف کننده شود، به ندرت چنین است. با این حال، اگر برخی از معدنکاران فلزی قیمتهای خود را برای رقابت با شرکتهای بزرگتر کاهش دهند، ممکن است چنین شود. در واقع، انجام این کار ممکن است باعث شود این شرکت ها قیمت های خود را کاهش دهند تا رقابتی باقی بمانند.
علیرغم این مزایای بالقوه، تحول دیجیتال چالش های خاص خود را به همراه دارد، مانند تهدیدات امنیت سایبری و سازگاری نیروی کار. پیمایش موثر این تغییر دیجیتال برای کسب و کارهای معدنی که به دنبال رقابت و آینده نگری در چشم انداز پیشرفته هستند، کلیدی خواهد بود.
مدیریت ریسک: اولویت اصلی در حفاظت از قیمتهای آینده فلزات
از طریق این کاوش در چالش های بزرگی که به طور بالقوه بر صنعت معدن فلز و قیمت فلزات در سال 2024 تأثیر می گذارد، واضح است که مدیریت ریسک باید اولویت اصلی باشد. با این حال، مهم است که به یاد داشته باشید که در هر چالش فرصتی برای رشد و نوآوری نهفته است.
با رویارویی مستقیم با این مسائل و استفاده از فناوریها و شیوههای جدید، کسبوکارها میتوانند تهدیدات بالقوه را به پلتفرمی برای موفقیت در حال و آینده تبدیل کنند.